کودکی که نخستین زبانش را فرا میگیرد نسبت به بزرگسالی که زبان دومش را فرا میگیرد از امتیازاتی برخوردار است. یکی از مهمترین مزیتها این است که کودک در زمان درست در معرض انبوه ورودیهای قابلفهم که دقیقا در سطح مناسب او هستند، قرار میگیرد. همچنین هیچ فشاری روی آنها برای صحبت کردن پیش از اینکه آمادگیاش را داشته باشند، وجود ندارد. مزیت دیگر اینکه کودک محدودیت زمانی ندارد و هروقت اعتمادبهنفس کافی برای صحبت کردن پیدا کرد، اقدام به این کار میکند. کودک انتظار بالایی از خودش ندارد بنابراین اضطراب کمتری را تجربه میکند.
یکی از عجیبترین واقعیتها دربارهی فراگیری زبان این است که کودکان در حالی زبان را فرا میگیرند که قصد این کار را ندارند! فراگیری زبان یکی از محصولات جنبی دستیابی به اهداف دیگر از جمله دوستیابی در مدرسه یا زمین بازی است. همچنین آنها زبان را به ترتیب زمانی طبیعی خودش فرا میگیرند و مجبور نیستند پیش از آنکه آمادگیاش را داشته باشند با انبوه قواعد دستوری دستوپنجه نرم کنند. در واقع آنها نخست زبان را فرا میگیرند سپس ساختار و قواعد آن را کشف میکنند. در نهایت اینکه کودکان عناصر مختلف زبان را نیز در نوبت طبیعی خودشان یاد میگیرند.
ایدههای کاربردی برای کلاس درس
با توجه به نظریههای کراشن و در نظر گرفتن مزیتهای فراگیری زبان در کودکی، به نکتههایی دست مییابیم که به خلق محیط آموزشی مناسب برای یادگیری زبان کمک میکنند. نخست اینکه کلاس باید تا جایی که ممکن است سرشار از ورودیهای قابلفهم باشد. دوم اینکه اضطراب جایی در کلاس زبان ندارد، زبانآموز باید در آرامش و همراه با فعالیتهای جذاب و لذتبخش زبان را فرا بگیرد.
نکته قابلتوجه و مهمی که نباید فراموش کنید این است که انتظارات از زبانآموزان بهویژه در سطحهای پایینتر باید منطقی و متناسب باشد. همچنین کتابها، موارد درسی و زمان صحبت کردن معلم باید با سطح زبانآموزان همخوانی داشته باشد.
تنها هنگامی که دانستن آنها ضروری و لازم باشد نوبت به قواعد دستور زبان میرسد، آن هم برای زبانآموزان قدیمیتر. آخرین و احتمالا مهمترین نکته اینکه محتوای درس نباید مبتنی بر دستور زبان بلکه باید بر پایهی تبادل معنی و مفهوم باشد.
منبع:چطور