1- نداشتن هدف روشن برای یادگیری، یکی از آفت هاست که البته معمولاً باعث ناامیدی هم می شود. برای خودتان اهدافی تعریف کرده وزمانی که به آن می رسید، برای خودتان تشویقی در نظر بگیرید، با روشن کردن اهدافتان می توانید این غول را به قسمت های کوچک تر تقسیم کرده و بدین ترتیب راحت تر بر هر قسمت غلبه کنید.
۲- خیلی افراد حسرت این را می خورند که چرا زودتر شروع به یادگیری نکردند؛ مثلاً سال های کودکی و دائم با خود تکرار می کنند که سن مناسب برای آموزش، فلان سن است و من دیر شروع کردم و… درست است که شروع آموختن در سنین پایین یکی از عواملی است که می تواند به تسریع این فرآیند کمک کند اما یادتان باشد مهم تر از شروع در کودکی، استفاده از روحیه کودکان در زمان آموختن است. اعتماد به نفس داشته باشید و از حداقل هایی که تا به حال آموخته اید نیز حتماً استفاده کنید، نا امید نشده و به راهتان ادامه دهید.
۳- در مورد استفاده از روش های مختلف زبان نیز دو اشتباه رایج وجود دارد. بعضی برای مدتی طولانی تنها از یک روش استفاده می کنند؛ با این کار معمولاً بخشی از قابلیت های آنها هیچ وقت پیشرفت نمی کند. برخی نیز دائم از یک روش سراغ روشی دیگر می روند. این افراد معمولاً قبل از اینکه فرصت استفاده و بهره برداری از روشی را به خود بدهند تغییر مسیر داده و در نتیجه همیشه بخشی از قابلیت روش های مختلف را از دست می دهند. حرکت در مسیری میانه شاید مثمرثمرتر باشد.
۴- بسیاری از افراد تصور می کنند که حتماً باید از کلاس های زبان بیرون استفاده کنند تا موفق شوند. واقعیت این است که چنین بایدی وجود ندارد اما خب، نکته ای که وجود دارد این است که داشتن همراه در زمان یادگیری می تواند انگیزه را تا حدی تقویت کرده و به شما انرژی برای ادامه مسیر را بدهد.
۵- اگر قرار باشد همیشه به آن بخش هایی که هنوز یاد نگرفته اید فکر کنید، ناامیدی نتیجه منطقی ماجراست. سعی کنید همیشه نیمه پر لیوان را ببینید تا اعتماد به نفس لازم برای استفاده از آموخته ها را داشته باشید.
۶- نگرانی از اشتباهاتی که ممکن است مرتکب شوید؛ اگر به پیدا کردن اشتباه باشد که شما هم می توانید از استادان زبان انگلیسی زمان صحبت کردن غلط بگیرید. یکی از موانع مهم بر سر راه آموختن زبان، تمرکز بر اشتباه نکردن است. در عوض تمرکز بر این موضوع سعی کنید تجربه کنید. فراموش نکنید که فرآیند یادگیری زبان در مورد شما شبیه آموختن زبان برای بار اول در کودکان است. سعی کنید همان طور که به اشتباهات بچه ها در حرف زدن می خندید، به اشتباهات خود نیز بخندید و به خودتان اجازه تجربه بدهید.
۷- همیشه اطراف ما افرادی هستند که استاد آیه یأس خواندن هستند. در مورد آموزش زبان هم البته این افراد کوله باری از تجربیات شکست خورده دارند تا با گفتن آنها، حسابی شما را ناامید کنند. در زمان مواجهه با این افراد شاید بد نباشد کمی هم ناشنوا باشید.
۸- سعی کنید برنامه های ثابت و روتین برای تمرین زبان بگذارید، البته آفت برنامه های روتین، تکراری شدن و در نتیجه کم شدن انگیزه برای انجام آنهاست. اما یکی از گزینه های خوب برای تمرین که البته این آفت را هم ندارد، نوشتن خاطرات روزانه به انگلیسی است. هم تنوع خوبی دارد، هم تکراری نیست و هم می تواند بهانه ای باشد تا کلی لغت جدید یاد بگیرید.
۹- خواندن چند صفحه مطلب به انگلیسی در مورد یک موضوع معمولاً جذابیت زیادی برای ما که انگلیسی زبان دوممان است، ندارد؛ باعث خستگی شده و معمولاً آن طور که باید هم نمی توانیم لغات جدید یاد بگیریم. در عوض خواندن چند مطلب کوتاه در مورد موضوعات متنوع می تواند هم جالب تر باشد و هم آموزنده تر.
۱۰- در عوض اضافه کردن دائم تعداد لغاتی که یاد گرفته اید، سعی کنید از آنها در موارد مختلف استفاده کنید. یکی از نقاط ضعفی که بیشتر افراد دارند این است که نمی توانند جملات ساده و معمولی را به سرعت ساخته و ازآن استفاده کنند.
۱۱- اشتباهی که برخی افراد مرتکب آن می شوند این است که لغات را به شکل لغتنامه ای یاد می گیرند؛ هر لغت به صورت جداگانه و خارج از جمله. این کار باعث فراموش شدن سریع لغات شده و البته استفاده از آنها درجمله را نیز دشوار می سازد. سعی کنید لغات را در جمله ویا به صورت عبارت معنادار یاد بگیرید تا هم دیرتر فراموش کنید وهم بهتر بتوانید از آنها استفاده کنید.
۱۲- فراموش نکنید که یادگیری زبان شامل مهارت های مختلفی از جمله گوش دادن، حرف زدن، خواندن و نوشتن است. برای بالا بردن قابلیت های خود دراین حوزه ها لازم است منابع شما نیز گسترده باشد. کتاب های آموزشی، داستان، روزنامه، مجله، فیلم، کارتون، اخبار و منابع اینترنتی از جمله مواردی هستند که می توانند به شما در آموختن کمک کنند.
۱۳- استفاده از فیلم های زبان اصلی این روزها برای آموزش زبان زیاد شده است. در زمان استفاده از این منابع به چند نکته توجه داشته باشید. فیلمی که شما داستان آن را از حفظید و به زبان فارسی دیده اید معمولاً خیلی توجه شما را به خود جلب نکرده و البته از نظر آموزشی چندان اثری ندارد. اگر قرار باشد از زیرنویس دیالوگ ها را بخوانید، معمولا نیمی از حواس شما متوجه آن شده و تمرکزی روی آنچه می شنوید ندارید. به این ترتیب اثر گذاری استفاده از این روش باز می تواند کاهش پیدا کند. زمانی دیدن فیلم برای تقویت گوش دادن می تواند مفید باشد که شما حداقل ۶۰-۵۰ درصد لغاتی که در فیلم استفاده می شود را بتوانید تشخیص دهید و گرنه چندان امیدی به این روش نداشته باشید.
۱۴- اگر قرار باشد دائم از دیکشنری انگلیسی به فارسی و برعکس استفاده کنید، مطمئن باشید که پیشرفت چندانی نکرده و شاید دایره لغات شما افزایش یابد اما معمولاً در استفاده از آن ناتوان خواهید ماند. از لغت نامه های انگلیسی به انگلیسی استفاده کنید و به ذهن خود اجازه دهید تا بدین ترتیب بین لغات مختلف بتواند رابطه برقرار کند. این کار امکان استفاده از لغات را می تواند افزایش دهد.
۱۵- واقعیت این است که تا زمانی که شما به زبان انگلیسی فکر نکنید نمی توانید به این زبان به خوبی صحبت کنید. سعی کنید گاهی اوقات برنامه ریزی های روزانه تان را به زبان انگلیسی انجام دهید و یا داستان هایی برای خودتان به این زبان تعریف کنید. زمانی هم که می خواهید صحبت کنید، سعی کنید حتی شده با ساده ترین لغات جملات خود را بسازید اما اول به فارسی فکر نکرده و آن را ترجمه نکنید.
۱۶- یکی از بهترین روش های یادگیری و شاید هم موثرترین آنها، این است که آنچه تا به حال یاد گرفته ایم را به دیگران یاد بدهیم. اگر بتوانید برای خودتان شاگرد پیدا کنید، فوق العاده است.
۱۷- پشتکار یکی از این موضوعاتی است که افراد همیشه آن را دست کم می گیرند. نمونه بارز آن هم افرادی هستند که تا می بینند یادگیری سخت شده، سریع می گویند من استعدادش را ندارم. اما در بیشتر موارد این افراد تنها پشتکار آن را ندارند. یادتان باشد آموختن زبانی جدید نیاز به تمرین زیادی دارد، شاید برای سال ها، پس ادامه دهید و ناامید نباشید!
۱۸- سعی کنید به روش های مختلف تمرین کنید تا برایتان تکراری نشود. نوشتن جملات و عبارات روی کاغذهایی کوچک و همراه داشتن آنها و خواندن در طول روز یکی از روش های رایج است. نوشتن این موارد روی کاغذ و چسباندن آن روی در یخچال، آیینه اتاق و نقاط دیگری که جلوی چشمان شما باشد از دیگر روش ها دراین زمینه می تواند باشد.
۱۹- اگر قرار نیست امتحان تخصصی گرامر بدهید،بهتر است کلاً از این بخش صرف نظر کرده و اصلاً سراغ آن نروید. آخر خودتان انصاف دهید، شما برای یادگیری زبان فارسی مگر ابتدا دستور زبان یاد گرفته اید که حالا برای زبان انگلیسی سراغ گرامر رفته اید؟
۲۰- روش اشتباه دیگری که وجود دارد این است که افراد جمله ای را به انگلیسی شنیده و سپس آن را تکرار می کنند. این کار معمولاً ذهن را چندان فعال نکرده والبته یادگیری زیادی به دنبال ندارد. در عوض این کار سعی کنید بعد از گوش دادن، جمله را با لغاتی که خودتان بلدید تکرار کنید، آن را خلاصه کرده و یا در مورد آن سؤالاتی بسازید.
۲۱- معمولاً بسیاری از افراد به این نکته توجه ندارند که تلفظ برخی لغات، دیکته و حتی لغاتی که استفاده می شود، در بین ملیت های مختلفی که به زبان انگلیسی صحبت می کنند، با یکدیگر متفاوت است و البته بدون توجه به این نکته، از منابع مختلف استفاده می کنند.
۲۲- این روزها که البته ارتباطات آسان تر شده و البته امکان سفر هم بیشتر، اگر بتوانید برای خودتان موقعیت هایی را فراهم کنید تا با افرادی که فارسی بلد نیستند، انگلیسی صحبت کنید، تمرین خوبی است.