جملات و اصطلاحات روزمره زبان انگليسي
شهری با جمعیت تقریبی 700 نفر
A city of nearlly 700 people
به بهانه خرید کردن فرار کرد
He escaped on the pretext of shopping
اوایل هفته -صبح زود
Early this weak – Early in the morning
با چند تا از دوستهای مسجد
With some of my friends from mosque
من خیلی دوستت دارم -دوست نداشتن بهتر!
I love you – I wish didn’t
اون از قبل می دونست
He already knew it
*Reality is cold ! = واقعیت تلخ است! *
* Pigs may fly = منتظر معجزه باش *