شخصیت شما بسته به زبانی که با آن صحبت میکنید، تغییر میکند. البته این اتفاق مثبت و جالبی است. اجازه دهید تا مراحل تقلید و پذیرش در فرهنگ جدید، به طور طبیعی اتفاق بیافتند. هر چه بیشتر شبیه به گروه اجتماعی زبان مد نظر خود رفتار کنید، راحتتر توسط آن جامعه پذیرفته میشوید.
اگر هنگام معاشرت با بریتانیاییها در جمعهایی که دربارهی مسائل پیشپاافتاده صحبت میشود، ساکت بمانید، ممکن است بیادب به نظر برسید. یا اگر در جمع ایتالیاییها آشپزی بلد نباشید و یا چیزی برای گفتن دربارهی آشپزی نداشته باشید، شاید از جمع گفتوگوی دوستانه کنار گذاشته شوید. اگر از همکار چینیتان دربارهی صبحانهای که خورده، اینکه آیا راحت خوابیده یا نه و یا دربارهی وضعیت سلامتیاش چیزی نپرسید، به دوست خوبی برای او تبدیل نمیشوید. این هنجارهای فرهنگی به ظاهر بیاهمیت، میتوانند بر روابط شما با افرادی از ملیتهای دیگر تاثیرگذار باشند. پس علاوه بر یادگیری یک زبان، تطبیق فرهنگی با آن نیز ضروری است.
این مرحله را میتوان مرحلهی “رشد شخصیت زبانی دوم” نامید. هدف از این مرحله این است که بتوانید به راحتی با یک خارجی که زبان مادریش را به عنوان زبان دوم خود برگزیدهاید، ارتباط برقرار کنید. با تمرین به این موفقیت دست خواهید یافت. البته این تمرین فقط شامل لهجه، واژگان و یا لحن صدا نیست. بلکه آنچه مهم است توجه به زبان بدن است؛ یعنی نحوهی رفتار شما در حین یک مکالمه،هنگام پرسش و یا بیان نظرات خود دربارهی مسائل مختلف.
به دست آوردن این نوع از مهارت، ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد. در نهایت، شخصیتی که در ورای هر زبان وجود دارد، برایتان عادی میشود و با آن انس خواهید گرفت.