اغلب زبان جویان دو مشکل عمده با حفظ کردن لغات انگلیسی دارند که معمولاً با سؤالات زیر بیان میکنند:
۱- لغات انگلیسی رو حفظ میکنم ولی بهسرعت از یادم میره!
۲- لغات انگلیسی خیلی زیادی بلدم اما نمیتونم اونها رو در مکالمه و جمله به کار ببرم! چکار کنم؟!
در این نوشته سعی بنده بر این است که دقیقاً به شما بگویم که چرا این مشکلات به وجود میآید و راه چارهی آن چیست. بدین منظور ابتدا از شما دعوت میکنم که داستان واقعی زیر را بخوانید.
مشکل اصلی ما در حفظ کردن لغات انگلیسی این است که معمولاً آنها را بهصورت تکی و طوطیوار حفظ میکنیم و بعد انتظار داریم که بتوانیم آنها را بهصورت جمعی و در جملات و مکالمه به کار ببریم. که این انتظار اصلاً درست نیست. برای یادگیری مؤثر و کارآمد لغات انگلیسی، بایستی دو نکته مهم را در نظر داشته باشیم.
**۱- در معرض تماس بودن با لغات (Exposure) **
خیلی واضح بود! نه؟ اما نکتهای که اینجا وجود دارد این است که بایستی خود را در موقعیتهایی قرار دهیم که در معرض تماس طبیعی و معنیدار با لغات باشیم؛ نه تماس مصنوعی. بهعنوانمثال اگر لغت memorize را داخل دیکشنری ببینیم و چندین بار تکرار کنیم: memorize یعنی حفظ کردن … memorize یعنی حفظ کردن …؛ این کار تماس مصنوعی با این لغت محسوب میشود. اما اگر همین لغت memorize را یکبار در یک فیلم ببینیم و آن را بفهمیم، در این موقعیت با این لغت تماسی طبیعی داشتهایم.
۲- تکرار در قالبهای مختلف (repetition in multiple contexts)
تکرار اصلاً چیز بدی نیست. و ذهن ما برای فهم خیلی از چیزها (علیالخصوص زبان انگلیسی)، به تکرار نیاز دارد. اما چیزی که اکثر زبان آموزان در اینجا اشتباه میکنند، این است که در یک قالب ثابت گیر میکنند.
حتماً شنیدهاید که میگویند: لغتهای انگلیسی را بایستی در جمله یاد بگیرید. بنده همین جمله را مدنظر قرار داده بودم و با خودم فکر میکردم: “حالا که لغتها رو در جعبه لایتنر در جمله یاد میگیرم، پس حتماً اونها رو بهخوبی حفظ میکنم.” اما با این کار، بنده خود را در یک قالب ثابت و کسلکننده، گیر انداخته بودم. در حقیقت وقتی شما در قالب ثابتی مثل فلش کارتها و جعبه لایتنر لغات انگلیسی را حفظ میکنید، در همان قالب واقعاً لغات را حفظ هستید. اما بهمحض اینکه از آن قالب بیرون بیایید، لغتها از یادتان میرود. یا به قولی تک زبانتان گیر میکند. اصلاً زبان انگلیسی به کنار. آیا کنکور دادید؟ چیزی که اکثر کنکوریها یک روز بعد از کنکور تجربه میکنند این است که همهچیز از یادشان رفته است! و این موضوع دقیقاً به خاطر همین است که درسها را در قالب کنکوری یاد گرفتهاند و بهمحض اینکه از این قالب درآمدهاند، همهچیز را نیز به فراموشی سپردهاند.
بنابراین برای اینکه لغات انگلیسی را بهتر یاد بگیریم، به موقعیتهایی احتیاج داریم که آن لغتها، در قالبی معنیدار، رنگارنگ، و جالبتوجه، اتفاق بیفتد که یادآوری آن بهراحتی انجام شود.
به همین دلیل، بنده یادگیری زبان، با استفاده از داستانهای انگلیسی را بهشدت توصیه میکنم.
داستانها پر از قالبهای متفاوت، احساسات، و وقایعی هستند که میتوانیم آنها را در ذهن خود تجسم کنیم. این ویژگیهایی که داستان دارد، باعث کمک به ذهن شما میشود که لغتها و عبارات را بهتر یاد بگیرید و در شرایط مختلف بهتر بتوانید از آن، استفاده کنید.
ویژگی مهم دیگر داستانهای انگلیسی، برخلاف فلش کارت و جعبه لایتنر و … این است که شما میتوانید آنها را برای دیگران به زبان خودتان بازگویی کنید. حتی بازگویی فارسی یک داستان انگلیسی نیز تأثیرات مثبتی روی زبان انگلیسی شما میگذارد. اما اگر به زبان انگلیسی این داستانها را بازگویی کنید که بسیار عالی است.