می گویند که انسان درخت نیست، سرزمین انسان جایی است که قلبش آنجا باشد، با آرزوی اینکه قلب شما در ایران باشد و در کنار خانواده و هم میهنانتان بتوانید زندگی خوبی بسازید و طولانی زندگی کنید، اما اگر اینطور نیست، این مقاله شاید بتواند به شما قدری کمک کند .
یکی از سخت ترین تصمیم هایی که یک شخص برای آینده خودش می تواند بگیرد، تصمیم به ترک وطن است، چه این ترک موقتی به قصد ادامه تحصیل باشد، چه دائمی به قصد مهاجرت، به هر حال زندگی شما هرگز مانند قبل نخواهد بود و آنچه تجربه خواهید کرد برای همیشه زندگی شما را تغییر می دهد، این تغییر ممکن است مثبت باشد یا منفی، در این مقاله تجربیات شاید ساده ولی گرانبهایی در اختیار شما گذاشته می شود تا انشالله آینده ای بسازید با تغیرات مثبت شایسته شما .
خارج یک سرزمین نیست!
یکی از مواردی که بارها و بارها مشاهده می شود، این است که متقاضیان ویزای تحصیلی /مهاجرت تفاوت کشورهایی که می توانند مقصد آنها باشند را کم می بینند، به عنوان مثال وقتی که از قصد گرفتن ویزای تحصیلی صحبت می کنند می گویند می خواهم از آلمان یا نروژ ویزای تحصیلی بگیرم! آیا واقعاً این دو کشور را اینقدر شبیه هم می دانید؟ واقعیت این است که الان که شما در ایران زندگی می کنید، شاید هرکشور اروپایی برای شما مزایا و شرایط زندگی مشابهی داشته باشد و همه را در یک کلام یک کشور خارجی خوب برای تحصیل ببینید، ولی این کشورها تفاوت بسیار زیادی با هم دارند، همانطور که تهران با چالوس تفاوت زیادی دارد، همانطور که بندرعباس با اصفهان تفاوت زیادی دارد، شاید از دید یک اروپایی همه این شهرها ایران باشند، ولی شما می دانید که این شهرها هر کدام مزایا و معایبی دارند و یکی نیستند، بنابراین نه تنها کشور مقصد بلکه شهر مقصد را با حوصله مطالعه کنید و هرگز اینطور فکر نکنید که هرجا که شد بهرحال خوب است. بعدها از خودتان خواهید پرسید که اگر قدری بیشتر فکر کرده بودم، چقدر سرنوشت من فرق می کرد!
فعلاً به کشور Y برویم؟
یکی دیگر از تفکرهای اشتباهی که بارها و بارها شاهد بودیم این تفکر است که مثلا قصد نهایی من کشور X است، اما فعلا می روم کشور Y که صرفا از ایران رفته باشم، بعد خودم را به کشور X می رسانم. تجربه نشان می دهد که مهاجرت/ تحصیل در یک کشور جدید آنقدر سخت است که معمولا هرگز این کار را تکرار نمی کنید، بسیار مهاجرینی که کشوری را موقتی برای مهاجرت انتخاب کردند، به این نیت که زودتر بروند و بعد از چند سال برای کشور بهتری از آنجا اقدام کنند، ولی برای همیشه در همان کشور ماندند، و فکر نکنید که شما اینطورنخواهید بود، عادت کردن به فرهنگ جدید، از نو دوست پیدا کردن و زندگی اجتماعی ساختن، از نو یاد گرفتن راه و چاه و از همه مهمتر پیدا کردن کار و درآمد، شما را با واقعیتی روبرو می کند و آن اینکه اگر بخواهید دوباره مهاجرت کنید، تمامی زحمات شما هدر خواهد رفت. واقعیت این است که بیش از 90 درصد مهاجرین، فقط یکبار مهاجرت می کنند و حتی شهر خودشان را نیز حاضر نیستند عوض کنند، چه برسد به کشور.
باید وکیل بگیرم؟
یکی از برندگان جایزه نوبل اقتصاد، روانشناسی بود که مشاهده کرد انسانها برای کرایه تاکسی یا یک کیلو گوجه فرنگی حرص می خوردند، اگر ذره ای گران شود، اما درباره خریدهای هنگفت، به راحتی حاضر هستند مبالغ بسیار بیشتری را بپردازند و حتی اعتراض نکنند، مثلا فرض کنید که کرایه تاکسی برای مسیری 3000 تومان باشد (در زمان نگارش این مقاله هنوز این کرایه تاکسی معقول است)، و راننده از شما 3500 تومان بخواهد، تقریبا همه ما اعتراض خواهیم کرد و حتی شاید عصبانی شویم، اما وقتی که می خواهید یک خانه بخرید، به راحتی ممکن است دو میلیون بیشتر بدهید بدون اینکه واقعاً تلاش کرده باشید که قیمت را به کف برسانید، انگار طوری بی کلاسی است که موقع انجام یک خرید 500 میلیون تومانی برای مثلا 1 میلیون چانه بزنیم، چه برسد برای 100 هزارتومان، اما سوال این است که اگر شما بتوانید در یک خرید 500 میلیون تومانی، حتی فقط 100 هزارتومان بیشتر تخفیف بگیرید، آیا به معنی 200 بار تخفیف 500 تومانی در کرایه تاکسی نیست؟! همان کرایه تاکسی که برای یکبار بیشتر دادن حرص می خورید؟ به عبارتی کشف این روانشناس(Daniel Kahneman) این بود که انسان ارزشها را نسبی در ذهنش محاسبه می کنند و فراموش می کنند که در محاسبه هزینه ( برخلاف سرمایه گذاری)، مبلغ مهم است، نه نسبت.
این مسئله درباره مهاجرت و ویزای تحصیلی نیز وجود دارد، بسیاری که قصد رفتن از ایران دارند، به راحتی مبالغ سنگینی به موسسات اعزام دانشجو یا وکلای مهاجرت پرداخت می کنند، بدون اینکه واقعا تحقیق کنند و بدانند که ایا واقعا لازم است، واقعیت این است که برای اقامت (مهاجرت) و یا ویزای تحصیلی اطلاعات تخصصی کمیابی نیاز نیست و اگر قدری دل بدهید و تحقیق کنید، منابع رایگان بسیاری در اینترنت به زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد که با شبی یک ساعت مطالعه، در عرض دو یا سه ماه شما را آماده می کنند، در کشورهای دیگر کمتر کسی برای مهاجرت کردن وکیل می گیرد، در ایران از طرف دیگر بسیاری از انسانهای فرصت طلب، با کمی مطالعه، بدون اینکه واقعا مدرک وکالت داشته باشند، خودشان را وکیلی با نفوذ معرفی می کنند و از شما پول می گیرند که فرم شما را برای شما پر کنند! به یاد دارم که سالها قبل در جلوی دادگاه ها مردمی بودند که به آنها عریضه نویس می گفتند، که پول می گرفتند که دادخواست شما را برای دادگاه بنویسند، گویی که انگار اگر آنها ننویسند، و خودتان دادخواستتان را بنویسید، موفق نخواهید شد، به یاد دارم که ادعا می کردند که می دانند چطور بنویسند و حتی با قاضی آشنا هستند! آیا بسیاری از شرکت هایی که شما حاضر هستید به آنها چند میلیون تومان پول بدهید، حقیقتا به اندازه چند میلیون تومان موثر هستند؟! آیا با سپردن این مسولیت به آنها خیالتون را راحت می کنید یا برای آنها کار می کنید؟ مثلا یک خانم کارمند با حقوق ماهی یک میلیون تومان را در نظر بگیرید که برای کار مهاجرتش شش میلیون تومان پول می دهد که خیالش راحت باشد، ایا این کارمند حتی اگر دو ماه اصلاً کار نمی کرد و در خانه استراحت می کرد و وب سایت رسمی آن سفارت یا دانشگاه را مطالعه می کرد و با فروم های فارسی آن لاینی که وجود دارد ( انجمن هایی که مردم تجربیاتشون را می نویسند)مشورت می کرد، به همین نتیجه نمی رسید و چهارمیلیون هم برایش نمی ماند؟
هدف نگارنده این نیست که بگوید که شرکت های مهاجرتی یا اعزام دانشجو کلاه بردار هستند و یا خدمتی نمی کنند، هدف این است که این سوال مطرح شود که آیا قبل از پرداخت پول کلانی به این شرکت ها، پاسخ این دو سوال را دارید؟
سوال اول: آیا واقعا به خدمات این شرکت ها نیاز دارم و یا اینکه به تنهایی نیز می توانم اقدام کنم؟
سوال دوم: آیا واقعاً قیمتی که پرداخت می کنم، قیمت درست است و بهترین موسسه را انتخاب کردم؟
متقاضیان بسیاری را دیدیم که خودشان برای مهاجرت یا ویزای تحصیلی اقدام کردند و به راحتی و به سرعت موفق شدند، بر این باور هستیم که قبل از پرداخت هزینه های هنگفت، شایسته است که خوب تحقیق کنید و اگر فقط واقعاً لازم است از به اصطلاح وکلای مهاجرت یا شرکت های اعزام دانشجو استفاده کنید. همینطور که شایسته است که وقتی راننده تاکسی یکبار 500 تا تک تومانی بیشتر می خواهد، با لبخند به او بدهید و تشکر کنید!
SOP را بدهیم برامون بنویسند؟
برخلاف آنچه اکثر مردم فکر می کنند، معدل تحصیلی برای گرفتن ویزای تحصیلی مهمترین عامل موفقیت نیست، مخصوصاً درباره دانشگاه های آمریکا، آمار رسمی منتشر شده از نظرسنجی از بوردهای پذیرش دانشگاه های آمریکایی نشان می دهد که اولین عامل تعیین کننده در دریافت پذیرش تحصیلی، نامه SOP شماست. منظور از نامه SOP یعنیStatement of Purpose، یعنی توضیح علت اینکه چرا می خواهید پذیرش تحصیلی بگیرید و چرا شما باید انتخاب شوید؟ این نامه چندین بخش مهم دارد، از جمله اینکه روشن کنید چرا این رشته تحصیلی و چرا این دانشگاه؟ آیا واقعا فکر می کنید که شخص دیگری لازم است که این نامه را برای شما بنویسد و مثلا از Template های آماده ای که در اینترنت وجود دارد کمک بگیرد و کمی جملات کلیشه ای به آن اضافه کند؟ آیا شخصی بهتر از شما می داند که چرا می خواهید پذیرش بگیرید؟ واقعیت این است که SOP های تکراری و کلیشه داستان آشنایی هستند و اثرگذار نیستند، این نامه تنها فرصت شما برای نشان دادن خودتان است، این تنها فرصت را فقط به خاطر ضعف در انگلیسی از دست ندهید.
برای آزمون آیلتس از صفر تا 6.5 فقط 4 ماه کافی است؟
بله برای آمادگی آزمون آیلتس 4 ماه شاید کافی باشد، ولی برای رسیدن به سطح آیلتس، 4 ماه کافی نیست، بدان معنی که شما لازم است که در سطح خوبی از زبان انگلیسی باشید و تسلط نسبی به گرامر و مکالمه داشته باشید، سپس در کلاس آیلتس شرکت کنید و با آزمون و ترفندهایش خوب آشنا شوید. متقاضیانی که تصور می کنند از سطح کاملا مقدماتی در کمتر از 4 یا حتی شش ماه قرار است که به سطح نمره 6.5 یا 7.5 آیلتس برسند، باید نخست از خودشان بپرسند که چند روز در هفته می توانم کلاس داشته باشم و هر روز چند ساعت؟ آیا در یک ماه می شود 100 کیلو وزن کم کرد و اگر حتی بلی به قیمت از دست دادن سلامتی نخواهد بود؟ متقاضیان آزمون آیلتسی (IELTS) را شاهد هستیم که بسیار عجله دارند و ادعا می کنند که در کمترین وقت، می خواهند به نتیجه برسند و هرچقدر هم که لازم باشد خرج می کنند، این متقاضیان بهترین طعمه برای مدرسین بی شرافتی هستند که خوشبختانه در این موسسه کار نمی کنند، هدف آموزش صادقانه و دیدن نتیجه موفقیت شماست.
به عبارت ساده تر، برای موفقیت خودتان برنامه ریزی واقع بینانه داشته باشید، تا آن دسته از موسسات یا مدرسینی که وجدان کاری ندارند از شما سواستفاده نکنند، وقتی که زمان کافی نباشد، آزمون آیلتس یک قرص نیست که به شما بدهند و میل کنید و واقعا فرقی نمی کند که چند میلیون هزینه کنید، دیر دیر است. پول هنگفتی که با هزار زحمت جمع کردند و بسیار بیشتر از هزینه آموزشی واقعی است را به شخصی پرداخت می کنند که امید می دهد، حتی اگر دروغ باشد.
شاید مهمترین درسی که از این اشتباه باید گرفت این است که خودتان را با امید دروغ فریب ندهید، متقاضی که امیدی به محال دارد، بهترین قربانی برای کلاه برداری است، باهوش باشید و هدفتان را واقع بینانه انتخاب کنید و اگر شخصی هم به شما قولی داد که می دانید احتمال آن بسیار کم است، خودتان را گول نزنید و به چنین شخصی اعتماد نکنید، قبل از انتخاب خوب تحقیق کنید و وعده های بیش از اندازه خوب را در نظر نگیرید. به عبارتی اگر راه دیگری برای شما نیست، حتما ریسک کنید، ولی اجازه ندهید که از موقعیت شما سوءاستفاده کنند.